انکار نکن گوياست شوريدگي روح ات
گويا تراز آن حجب،جسم ات که عطش زاده است
آفرين.و همچنان زيبا اما يک تفاوت اساسي با غزل هاي ديگر دارداينکه گويي به اجبار است و مصرع زوج هر بيت اسير مصرع اول.و خودتان هم گويي اسير وزن شده ايد که زبان را در بعضي جاها شکسته ايد.
مصداق:
بنشين و بنوشانم در خويش بجوشانم
اين مستي معکوس است افتاده ام استاده است
ولي در مجموع تسلط و مهارت شما در به رشته در آوردن معاني و تعبيرها عيني و مشهود است.
خاکسار